مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود
***چت ملت
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم......
.
فک نکن یاد تو بودم! کار نداشتم، ول میگشتم!!!
دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.
کافی گفت همین هم که هست نعمت است!
***چت ملت
از خدا می خوام توی زندگی موانع رو از سر راهت برداره ... چون خر نمی تونه مثله اسب از روی موانع بپره !!
***چت ملت
غضنفر با ذوق به دوستش میگه : بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو حلش کردم!
دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟
غضنفر میگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال !
***چت ملت
تركه میره رستوران میگه: غذا چی دارین؟ گارسون میگه: كاستیدگیلینكوفینوستا با لیمو! تركه میگه: كاستیدگیلینكوفینوستا با چی؟
***چت ملت
غضنفر میره به دانشگاه به دو دلیل می فهمن اوسکوله:
1.سامسونیتش رو می ذاشت تو ذنبیل
2.وقتی استاد تخته رو پاک میکرده اونم دفترش پاک می کرده
***چت ملت
فحشهای عربی: از جلو چشمام خفهشو، كثافت مرض، پاتو از رو بوق بردار، گردن درازی میكنی؟
***چت ملت
یه روز خسیسه تو مسابقات رالی شرکت میکنه وسط راه مسافر سوار می کنه!!!
***چت ملت
غضنفر سرشو با شامپو ولی بدون آب میشسته بهش میگن چرا آب نمی ریزی؟ میگه : آخه روش نوشته مخصوص موهای خشک!!!
***
یه بار تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریوش برگزار میشه، داریوش میاد چهارم میشه
***چت ملت
غضنفر ساندویچ فروشی داشته، یك روز یك بابایی میاد میگه: قربون یك ككتل بده، فقط بیزحمت توش گوجه نگذار.
غضنفرمیگه: آقا امروز اصلا گوجه نداریم، میخوای خیارشور نگذارم؟!
***چت ملت
رشتیه و آبادانیه رو داشتن اعدام میگردن رشتیه مثل بید میلرزید . آبادانیه با خونسردیه تمام نگاهی کرد به رشتیه و گفت: کاکا مگه بار اولته
***چت ملت
از خوشغیرت میپرسن: پارسال روز زن چه كادویی به زنت دادی؟ میگه: بردمش كیش. میگن: ای ول بابا، دمت گرم، خوب حالا امسال چیكار میكنی؟ میگه: میرم میارمش!
**چت ملت
تهرونیه داشته واسه آبادانیه خالی می بسته می گه: من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه. آبادانیه می گه: ولك مگه سگت كلید نداره؟
***چت ملت
یه آبادانیه با یه فرانسویه راه می رفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ۱ ماهه ساختیم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!
***چت ملت
دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است
*** چت ملت
خسیسه قله اورست رو فتح كرد.بهش میگن انگیزه ات چی بود؟؟ میگه خدا لعنت كنه كسی رو كه گفت اون بالا نذری میدن.